آموزش خط خودکاری, آموزش خط شکسته نستعلیق, آموزش خط نستعلیق, آموزش خط نسخ و ثلث, آموزش خوش خطی, آموزش خوشنویسی, آموزش نقاشیخط, مقالات آموزشی, وبلاگ

کرسی بندی در خوشنویسی آموزش و نکات طلایی

آموزش کرسی بندی در خوشنویسی

یک اثر خوشنویسی میتواند در قالب ها و گونه های مختلفی ارائه شود. هر یک از این قالب ها دارای اصول و شرایط خاصی است که باید از سوی هنرمند رعایت شود تا نتیجه صحیح به دست آید. این قالب ها عبارتند از: سطر، دو سطر، سیاه مشق، چلیپا، كتابت، قطعه، كتيبه

در طی سالیان این قالب های متعدد برای ترکیب کلمات و حروف ایجاد شدند و هنرمندان، آیات قرآنی و متون ادبی و علمی و اشعار زیبا را در این قالب ها نوشته اند و خوشنویسان با وفاداری به اصول این قالب ها آثار بدیع و بسیار زیبایی خلق کرده اند

سطر نویسی

دوسطر نویسی

سیاه مشق

چلیپا

کتابت

سطر نویسی

سطرنویسی به مجموعه کلمات و جمله هایی که روی خط کرسی قرار میگیرند، سطر گفته میشود. سطر ساده ترین قالب برای ارائه نوشته در خوشنویسی بشمار میرود و از ارکان مهم آن به حساب می آید. سطر ممکن است یک جمله کامل باشد یا چندین جمله را در خود جای دهد. گاهی نیز ممکن است جمله کامل هم نباشد. بنابراین تعداد سطرها در یک صفحه را، خط کرسی های موجود در آن صفحه مشخص میکنند.

اصول و ضوابط کلی سطر شامل دو قسمت مهم مفردات سطر و ترکیب سطر میشود. مفردات سطر اجزای سطر است؛ شامل حروف، كلمات و اتصالات؛ که بکارگیری قواعد حروف و کلمات انجام میگیرد

تركيب سطر، چگونگی قرار گرفتن حروف و کلمات در داخل سطر و نحوه ارتباط بین آنهاست؛ بطوری که سطر در زیباترین شکل خود قرار گیرد. مجموعه اجزای یک سطر باید در داخل سطر، بصورتی اصولی و زیبا کنار هم چیده شوند، تا سطر زیباتر بنظر آید

در ترکیب سطر، ذوق و سلیقه و ابتکار شخص در زیبایی آن نقش اساسی دارد. قواعد و اصول اولیه ترکیب بندی

سطر عبارتند از: رعایت کرسی حروف و کلمات، رعایت فاصله حروف و کلمات، کشیده ها و جایگاه آنها در سطر، سوار کردن حروف و کلمات، اتمام سطر. خط کرسی یا خط زمینه در یک سطر برای آنکه چشم به خطا .نرود و حروف و کلمات در جایگاه خود قرار گیرند، بکار میرود.

در سطر ، باید فاصله حروف و کلمات یکسان و یکنواخت تسيت بهم نوشته شوند، تا سطر زیباتر و خواناتر شود. معمولا فاصله بين حروف و کلمات یک سطر، به اندازه یک نقطه قلم است. معمور هر سطر یک یا دو حرف به صورت کشیده نوشته می شود

بعضی حروف الفبای فارسی در خط نستعلیق می توانند به صورت کشیده با م نوشته شوند. برخی خروف خود، قابل كشيدن نیستند؛ اما در اتصال با حروف دیگر قابل کشیدن می شوند. مثل حرف غ وقی بهم متصل شود بدصورت كلمة “غم” قابل کشیدن خواهد شد

کشیده ها برای ایجاد توازن و زیبایی استفاده می شوند و شکل های متنوعی به سطر می بخشند. محل قرار گرفتن آنها بر اساس تشخيص و سلیقه و تجربه خوشنویس، می تواند زیبایی اثر را چند برابر کند. در قطعات خوشنویسی، بخصوص نستعلیق، بعضی از حروف و کلمات از جای اصلی خود خارج و بالای کلمه قبل از خود قرار میگیرند و سوار می شوند و انسجام بیشتری به سر می دهند

سوار کردن حروف و کلمات باعث ایجاد توازن بين سياهی ها و سقیدی ها در یک اثر خوشنویسی می شود. البته بعضی از حروف در قواعد خوشنویسی نباید سوار شوند. سطرهای خوشنویسی، بویژه نستعلیق در آخر به طرف بالا صعود دارد. یعنی یا کمی بالاتر از سطر نوشته می شود یا روی کلمه قبل از خود سوار می شود، که به این عمل اتمام سطر گویند

دوسطر نویسی

دو سطر نویسی در نوشتن دو سطر یا یک بیت، باید قواعد سطر نویسی در هر دو سطر رعایت شود. فاصله دو سطر با دو مصرع از هم با توجه به طول هر سطر و ارتفاع آن حدود ۱۲ تا ۱۵ نقطه است. كشيده ها در دو سطر نباید زیر هم قرار گیرند؛ اما زیبایی اولویت دارد و بسته به ذوق و سلیقه و ابتکار خوشنویس محل كشيده ها مشخص می شود. توسطرنویسی بیشتر برای نوشتن یک بیت شعر بکار می رود

سیاه مشق

از دیگر قالب های خوشنویسی سیاه مشق است. سیاه مشق ها به دو گروه اصلی تقسیم می شوند: سیاه مشق های تمرینی و سیاه مشق در قالب یک قطعه زیبا

سیاه مشق های تمرینی برای آماده شدن است خوشنویس برای اجرای یک قطعه زیبا بکار می رود، در اصل انگیزه ایجاد سیاه مشق همین تمرین ها بوده است. در سیاه مشق های تمرینی، هدف ایجاد یک قطعه نیست. سیاممشق می تواند قالبی باشد برای اجرای یک قطعه زييا. احتمالا در قرن دهم هجری این کار صورت گرفته و ادامه یافته است و در قرن سیزدهم با ظهور میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین ترک به اوج خود رسیده است.

بيشترين آثار سیاه مشق نستعلیق در دوران قدیم مربوط به ميز عماد بوده است، که از زیبایی و مهارت زیادی در اجرا برخوردار است. اما در حال از قرن سیزدهم به بعد قالب سیاه مشق جایگاه خود را به عنوان یک قطعه با . ارزش هنری خوشنویسی پیدا کرد

امروزه قطعات سیاه مشق خوشنویسان برجسته دارای ارزش بالایی است و در عرصه نقاشیخط نیز از سیاممشق به عنوان دستمایه استفاده های زیادی می شود

چلیپا

یکی از بهترین و زیباترین قالب هایی که برای نوشتن قطعات خوشنویسی بخصوص نستعلیق استفاده میشود، چلیپا است؛ که از مجموع چهار سطر و یا مجموع دو قالب دو سطری ایجاد می شود. و سطرها در داخل آن به شکل مورب و کج قرار می گیرند که بهترین قالب برای رباعی و دوبیتی است.

در این قالب، سطرها بسیار دقیق و حساب شده در جای خود قرار داده می شوند. تقارن میان فضاهای پر و خالی توازن در قطعه و جلییا را ایجاد می کند و آن را زیبا جلوه میدهد. در هر دو سطر باید تمام اصول و قواعد دو سطری رعایت شود معمولا مقدار شیب سطرها طوری است که خط کرسی سطر اول بر تيسم از زاویه سخت راست بالا عمود باشد. انواع دیگری از جليبا وجود دارد که تعداد بیت های شعر در آن بیش از دو بيت است. گاهی نیز قالب چلييا با قالب های دیگر مثل دو سطری ترکیب می شود که به آنها جليیای مرکب گویند. قواعد سطر در جلبيانویسی هم بکارمیرود اما تركيب كلى جليبا تعداد، طول و محل کشیده ها را تعیین می کند. طول سطرهای جلبيا نباید زیاد کوتاه یا بلند باشد. اندازه قلم در جلبیای معمولی، حدود ۵/ ۱ تا ۵ / ۲ میلی متر است. تنوع ترکیب در چلبيانویسی بسیار زیاد است؛ که . بخشی از آن مربوط به انتخاب کشیده ها و تنظيم آنها نسبت به هم است

کتابت

کتابت در لغت یعنی نوشتن و تحریر کردن. اما در خوشنویسی اصطلاح و قالبی است برای نوشتن کتاب. كتابت قالبی برای ارائه نوشته بصورت ریز است و بیشترین کاربرد را در کتاب نویسی دارد. قبل از بوجود آمدن صنعت جاب، همه کتاب ها با دست نوشته می شد. در انتخاب ابزار کتابت، قلم نی محکمتر و باریکتر از قطر یک مداد معمولی است

مركب باید از بهترین نوع باشد و دوات یار کوچک انتخاب شود. كتابت ریز را در اصطلاح خوشنویسی، کتابت خفی و کتابت کمی درشت را كتابت جلی می گویند. تمام قواعد سطر نویسی باید در سطر های کتابت رعایت شود. یکی از ویژگی های کتابت خوب، یکدستی و هماهنگی در تمام صفحه است.

از خوشنویسان برجسته ای که در گذشته کتابت را به زیبایی انجام داده اند، میرزا محمدرضا کلهر و عمادالکتاب را می توان نام برد. از کاتبان معاصر نیز استاد سید حسین میرخانی” و “استاد سید حسن میرخانی” را می توان نام برد. مهمترین اثر كتابت استاد سید حسین میرخانی، قرآنی است که به خط نستعلیق نوشته شده است

امروزه از کتابت برای ایجاد و ارائه یک قطعه زیبا نیز بهره گرفته می شود… و باید هنر خوشنویسی را در این … انواع مشاهده کرد و در کتابت خط باید از این امور پیروی نمود تا این هنر اصیل جاودان بماند

تقدیس اعداد و حروف

نشانه ها و تحقيقات نشان می دهد که یکی از سرچشمه های تحول فکری که در نظام حکمی فلسفی با ظهور شيخ شهاب الدين سهروردی عیان شد نحله دیگری در آثار فلسفی پدید آورد و کمی دیرتر با ورود مانويت شرقی و هنر کتاب آرایی آنها در دوره مغول و تیمی و سيس مكتب «هرات» در نقاشی، شاهد آن هستیم سرگذشت خوشنویسی ایرانی پس از این تحولات، باعت ابداع و ظهور خط نستعليق «كه هفتمين خط است» شد

نستعلیق از ویژگیهایی برخوردار است که با وجود تمام سوابق مشترک با خطوط پیش از خود دارای خصلت های بی همتایی است. به تعبیر دیگر در این خط آيينه تمام عیار زیبایی شناسی ایرانی نهفته است و در هیچ کجای جهان اسلام مثل و همانندی ندارد. از این رو به این خطو عروس خطوط اسلامی لقب داده انداز جمله ویژگی های این خط اشتراک میانی آن از لحاظ عليه (دور بر سطح )است.

با وجود آنکه معیار اساس آن نیز دانگ و رعایت جهات چهار گونه است. غلبه گرایش دور بر سطح به طور راز آمیزی شرایط تغيير دائم را ایجاد کرده است. همجون شيوه موسیقی «گاتا خانی» و یا «پاراگاها» در موسیقی هند که با وجود سابقه چند هزار ساله، دائم در حال تغییر هستند.

ولی در عین حالی این شیوه هنری چه در خط نستعلیق و چه در موسیقی مشابه آن که موسیقی خسروانی است از یک نظم فکری نیز برخوردار است. همین نظرم فکری موجب پیدایش ساختاری در خط نستعلیق شده است که توان ارائه آن را غبار نویسی و کتابت خفی تا کتیبه ای جلی میسر ساخته است. چیزی که در هیچ یک از خطوط دیگر به این اندازه گسترده، بدیع و زیبا وجود ندارد

بررسی میانی خوشنویسی در نسبت با موسیقی اصیل ایرانی فواصل وزن شناسی، جمله بندی، نسيت ها و كشش هایی که در موسیقی ایرانی گرفته می شود به طور خاصی در نوشتن نستعلیق هم اجرا می شود

به عنوام مثال در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره داشت

1-كشش ها در موسیقی ایرانی معیار ثابتی ندارند و نیز در نستعلیق چنین است و بنابر حال و رضع كلمه تغيير می کند

2- مکت ها در موسیقی و خط نستعلیق مانند مکت با درنگ های شعری بر اساس معنای حقیقی شعر است. حتی صدای بازگویی و از گان در لحن موسیقی منطبق با نگارش توسط خوشنویس است

3- تأكيدهای کلام در شعر که در موسیقی بر پایه تکرار و تداوم هجایی شعر است عینا با همان وزن و تکرارهای  متدوام در این خط ظاهر می شود

4- اگر ادای حالت های ندایی و اعجایی شعر در موسیقی با به کارگیری تکیه در آهنگ تجلی کند در این خط با – تغییر شدت ارسالات و تشرف و تسلط در شکل حروف اعمال می شود

5 – دور گردن نغمات، انحنا و قوس های معماری و دوایر و منحنی خط نستعلیق به طور بسیار دقیق و اعجاب  انگیزی به هم منطبق هستند.

آهنگ موسیقی یک گند، طاق نما و … و یک گردش ملودیک، همان احساس و اندیشه و زوایا و فاصله ها و كشش هایی را داراست که قوس های خط نستعلیق. نت شاهد در موسیقی متغیر است و دائم به سوی اوج می رود

این تغيير دقيقا در نوع بازگشت سطح و حتی طرح مقر د حروف وجود دارد. یک سطر هیچ گاه کاملا به خط مستقيم مسطر قرار نمی گیرد بلکه انتهای حروف و انتهای سطر به سمت بالا حرکت می کند. بافت موسیقی ایرانی یک بافت همو فونیک است.

این بافت که از عدم محوریت برخوردار است، به طور بسیار دقیقی در بافت خوشنویسی وجود دارد. چنانچه در به صفحه ای و هیچ سطری حتی یک نقطه و یک حرف نمی توانیم ببینیم که مدار نقاط دیگر باشد. یعنی به نوعی ویژگی گرایش كثرت به وحدت و وحدت به كترت در حال عمل است و بافتی بسیار فشرده و پر تزئین را ایجاد می کند و توجه به همه اینها آدمی را یاد نظریه حركت و جو هریه در حکمت متعالی می اندازد که هم زمان با اوج رواج موسیقی خسروانی و خط نستعلیق بوده است. در موسیقی ایران محور گردش نغمات بسته نیست

مثلا اگر در فرم «در أمد» از تشرفا شروع می شود و در پرده های دیگر دور می زند، مجددا به «شاهد» از نت سل باز می گردد. به تعبیری یک گردش کیهانی در آن وجود دارد. این دو گردش نغمه را در تمام دوایر خط نستعلیق نیز عينا مشاهده می کنیم. در ارسالات خط و حرکت از سطح شش دانگ به ناز کی غیر قابل ادراک و گردش نغمات،

چشم و گوش به سوی بالاتر سوق داده می شود. این گردش و اوج گیری را در دستگاه نوا بسیار زیبا و دل انگیز می شنویم، درست مانند جهت ها در معماری ایران. ليجيندگی تقارن رینیم و تأخیر در ایجاد آکسان ها و عدم ثبات اجرای زمانی و وزن های ریتمیک شکسته در موسیقی، درست مانند عدم رعایت اندازه های از پیش تعیین شده کشیده ها و فراز و فرودها در سطر و مفردات خوشنویسی است. با وجود یک مبنای وضع شده در خط نستعلیق،

در خطوط اساتید صاحب نام و مقامی چون میر عماد مشاهده می کنیم که تنوع و تغییر در اندازه حروف و کلمات و وزن کلی خط وجود دارد. مثلا دایره های متصل از دوایر مفرد اندکی بزرگتر است. همچنين با ملاحظه قطعات فاخر میرزا غلامرضا اصفهانی که «سونگ» استاد بزرگ چين او را زرفت ترین هنرمند همه دوران ها نامیده است و توجه به نهاد زیبای خط پارسی

به نظرم موجود در آن پی می بریم. همین عنوان در موسیقی فاخر و اصیل ایرانی و نظم پوشیده درونی ملودی های آن مصداق پیدا می کند. این نظرم که حاصل عدم قطعیت است، مانند نظام كیهانی به فرآیندهای غیر قابل پیش بینی منتهی می شود. از این روست که از ارزشهای هنرهای ایرانی پس از گذشت سالیان کاسته نمی شود. جنين

هنر هایی عاری از هرگونه طرحی که مبتنی بر (سوره) باشد و از همین روست که با تجلی و خلق این هنر هاء تاثیرات معنوی در کنار لذات مادی بر مخاطب اتر جلوه گری می کند. خوشنویسی به عنوان هنری مقدس در نسبت

با حکمت معنوی ایرانیان از دیرباز تا دوران پرشکوه تصوف اسلامی قابل توجه است بانک گردش های جرخ است آن که خلق… با پژوهش در آثار به جا مانده در رسالات قدما و مراجع معتبری چون سلطانعلی مشهدی و میر علی هروی، می توان آن چه را که در روح هنر قرن های سوم تا دهم هجری قابل شناسایی است، بررسی کرده و با نگاهی تطبیقی، آثار معماری، موسیقی و خطاطی این دوران در نسبت با حکمت معنوی

را مورد تأمل قرار داد. این مسیر تنها در حوزه حکمت نظری طی طریق نمی کند، بلکه با بز و هشی دقیق تر می توان مبانی تصویری و زبان هنری آثار به جای مانده را مطرح نمود. طرح مبانی خوشنویسی ابن مقله بيضاوی که راوندی در کتاب راحه الصدور آورده است، آغاز مناسبی است تا تغییر روند هنر ایرانی با توجه به تشکیل سلسله های هنرمندان و خاندان های هنری در رابطه با سلاسل فقر و نیز روند این تغییر در نگاهی مختصر در قیاس

موسیقی خسروانی (دستگاهی)، معماری و پیدایش خط نستعلیق پس از مکتب هرات و هم زمان شدن با حکمت صدرای شیرازی بررسی شود ایرانیان تا ظهور اسلام پیش از هزار و پانصد سال سابقه نویسندگی و کتابت داشته اند و همین سابقه و پیشینه، خواه ناخواه ایجاب می کرد که در فن کتابت و خوشنویسی و بلاغت پيش آهنگ باشند کتابخانه های باستانی سارویه در اصفهان که ابن ندیم خود به چشم دیده است و با کتابخانه جندی شاپور

نمونه هایی از این سابقه اند. آگوستین از قديسين كلیسای کاتولیک، که خود نخست مانوی بود از توجه مانوی ها به زیبا نویسی و خط خوش آنها در کتابهایشان یاد کرده است. ماتوی ها در زیبا نویسی اهتمام می ورزیدند و کتابهایشان را بسیار نفیس و زیبا تهیه می کردند. چهل هزار نسخه و قطعه از کتابهانه ماتوپان تورفان چین که اکنون در أكادی برلن و شماری دیگر در موزه نگیمه فرانسه موجود است، دلیلی روشن بر این سابقه است. پارس نیز یکی از مراکز 

بزرگ کتابت و کتاب آرایی و نگارگری بوده است. این سنت تا دوران اسلامی همواره در سرزمین پارسیان پابرجا بود رمسعودی در مروج الذهب یاد آورد می شود که نسخه خطی و زراندود بر پوست در خاندانی زرتشتی در پارس دیده است که در آن به شرح احوال و چهره شاهنشاهان ساسانی در روز مرگتان پرداخته بود و چنانچه می دانيم قطب الخطاطين و واضع اقلام سته (خطوط ششگانه)، ابن مقله، از اهالی بیضاو پارس بوده و نیز مکتب شیراز یکی از نام آورترین خطوط ششگانه مکاتب نگارگری ایرانی است. پرفسور پوپ از شهر چاهک بزرگ

در فارس یاد می کند که به خاطر خوشنویسان شهرت داشته و تسخ تقیسی از قرآن می نوشتند. «عمرو» از خانواده عروه ابن عدیه برای هر قرآن هزار درهم می پرداخت و آنها را وقف مساجد در بند مختلف اسلامی می نمود در فرهنگ زبان نوشتاری وازه «خوشنویسی» را بسیار زیاد ملاحظه می کنیم. پیشوند خوش، خبر از عالمی معنوی می دهد و آن نیتی است قلبی و مقدس در سیر و سلوک اهل معرفت. خوشی پس از آشکار شدن (ظهور عالم خفا) دست می دهد و بيرون از حوزه «قياس»» است، چون قياس تكرار معلوم است و تکرار معلوم بازگشت به عالمی است که «حکما آن را عالم ارسطویی نام نهاده اند یعنی همان چیزی که در حکمت هنر شرق جایی ندارد.

بزرگ کتابت و کتاب آرایی و نگارگری بوده است. این سنت تا دوران اسلامی همواره در سرزمین پارسیان پابرجا بود رمسعودی در مروج الذهب یاد آورد می شود که نسخه خطی و زراندود بر پوست در خاندانی زرتشتی در پارس دیده است که در آن به شرح احوال و چهره شاهنشاهان ساسانی در روز مرگتان پرداخته بود و چنانچه می دانيم قطب الخطاطين و واضع اقلام سته (خطوط ششگانه)، ابن مقله، از اهالی بیضا و پارس بوده و نیز مکتب شیراز یکی از نام آورترین خطوط ششگانه مکاتب نگارگری ایرانی است. پرفسور پوپ از شهر چاهک بزرگ در فارس یاد می کند که به خاطر خوشنویسان شهرت داشته و تسخ تقیسی از قرآن می نوشتند. «عمرو» از خانواده عروه ابن عدیه برای هر قرآن هزار درهم می پرداخت و آنها را وقف مساجد در بند مختلف اسلامی می نمود در فرهنگ زبان نوشتاری وازه «خوشنویسی» را بسیار زیاد ملاحظه می کنیم. پیشوند خوش، خبر از عالمی معنوی می دهد و آن نیتی است قلبی و مقدس در سیر و سلوک اهل معرفت. خوشی پس از آشکار شدن (ظهور عالم خفا) دست می دهد و بيرون از حوزه «قياس»» است، چون قياس تكرار معلوم است و تکرار معلوم بازگشت به عالمی است که «حکما آن را عالم ارسطویی نام نهاده اند یعنی همان چیزی که در حکمت هنر شرق جایی ندارد.

تقدیس اعداد و حروف

در رسالات خوشنویسی به جای مانده مانند صراط السطور سلطانعلی مشهدی و مداد الخطوط خواجه مير على و هروی با آداب المشق میر عماد قزوینی، در آداب خوشنویسی سخنانی زیبا آمده است ۱- تعادل و توازن، ۲- تقارن

و تقابه، ۳- صعود مجاز و نزول مجاز، ۴- دور و سطح، ۵- تركيب و ترصيع، ۶- سواد و بیاض، ۷- تشرف و تسلط، ۸- قوت و ضعف، ۹- دانگ و تجرید، ۱۰- جزء و كل، ۱۱- اذرسال و اتصال، ۱۲۔ صفا و شأن همه آنچه که آمده تجلیات حکمتی معنوی است همه خصایل برشمرده، هم ظاهری قابل رؤيت با این جهانی دارند و مفهومی

باطنی

به نوعی این اصطلاحات حکیمانه، هم شرح آن چیزی است که بر صفحه کاغذ رؤیت می کنیم و هم آن سیر بی آغاز و انجام کارگاه هستی، پس خطاط در حقيقت باید آراسته به ویژگی های نهاد هستی شود. در مقاله ای از

شمس تبریزی می خوانیم که او خداوند را خطاط نامیده است. «آن خطاط سه گونه خط نوشتی…» و یا مولانا همین معرفت الهی هنرمندان را چه زیبا در بیان هنر موسیقی می آورد (مشرف) شده باشند. بنابراین، اگر خوشنویسان حرفه خویش را بسیار مقدس می شمردند، جای شگفتی ندارد، زیرا به قول پروفسور آنه ماري شيمل

خوشنویسی به طریقی افعال قلم ازلی را باز می تاباند بانک گردش های چرخ است آنکه خلق می سرایندش به تنبور و به حلق

نگارندگان رساله های خوشنویس در باب دوازدهمین مقام یاد شده یعنی صفا و شأن متذكر شده اند که این مقامی نیست که هر خوشنویسی بدان دست یابد و نادر قند کسانی که به این وادی سهم عمده این استاد خوشنویسی، در

متناسب کردن حروف و شیوه نگارش حروف بر مبنای «الفي» و اشکال هندسی است در تاریخ ایران در دوره اسلامی نقطه روشن موجود در نظام خوشنویسی، نظام زیبایی شناسانه ای بود که با نام ابن مقله پارسی همراه است

الف) می تواند به بلندی ۵، ۷ و ۹ نقطه باشد. سر یک «ب» یک نقطه بلند دارد و کشش (مد) آن پنج نقطه است » و نظاير آنها. رعایت این میزان های منطبق با هندسه مقدس از مهم ترین تاثیرات ابن مقله در خوشنویسی است. واژه مقدس از آن جهت است که در بسیاری از کتوبات کهن ایرانی، جنبه تقدیس به خود می گیرند. از این رو كمال خط را بر مبنای تناسب حروف با یکدیگر و بر اساس دوایر و سنجس نقاط و نه صرفا شکل آنها می سنجند

هر آن که به خوشنویسی عشق می روزد این گفته ابوحیان توحیدی را تصدیق می کند که گفت: ابن مقله پیغمبر خط است بدین سان نام وی نه تنها میان خوشنویسان، بلکه میان شاعران نیز ضرب المثل شده است شاعر مصرى، ملک الشعرای شوقي، الف های خط ابن مقله را به ستون های الحمرا تشبیه کرده استخوشنویس با برقراری دانگ با رعایت نقطه هایی که چون «ذكري» دائم بدان متذکر است از موضوعیت نفسانی خود بیرون می شود و این تذكر دائم به همراه موسیقی متداوم قلم که به آن تصرصر می گویند اثری را به وجود می آورد که به هیچ وجه از .اعتبارات ذهنی شمرده نمی شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *