مقالات آموزشی, وبلاگ

مطالعه مضمونی کتیبه های سفال مینایی ایران در دوره میانی اسلامی (قسمت دهم)

مطالعه مضمونی کتیبه های سفال مینایی ایران در دوره میانی اسلامی (قسمت دهم)

شناخت مضامین کتیبه های نگاشته شده بر سفال مینایی

مطالعه مضمونی کتیبه های سفال مینایی ایران در دوره میانی اسلامی ( قسمت دهم )،نام مقاله ای است که در همایش خوشنویسی و نگارگری دانشگاه هنر اصفهان توسط ملیکا یزدانی و فرهاد خسروی بیژائم ارایه گردیده است. این مقاله در چند قسمت در سایت قلم تراش منتشر گردیده است، در پایان نوشته لینک صفحات حاوی قسمت های مقاله موجود است.

ب. بهرام گور و آزاده

از جمله داستانهایی که به بهرام پنجم نسبت داده می شود، داستان دلدادگی او به دختری رومی به نام آزاده است. جذابترین صحنه این داستان از منظر هنرمندان سفالگر ایرانی لحظه پرتاب تیر توسط بهرام به آهو است که نمونه های متعددی از این صحنه بر روی آثار سفالین واقع در موزه های مختلف جهان دیده می شود. بر روی کاسه مینایی متروپولیتن نام “بهرام” گور نگاشته شده و در حاشیه داخلی آن به خط کوفی کلمه “الدوله” تکرار شده است (عکس ۱۶). در حاشیه بیرونی آن نیز یک بیت شعر از شاعری گمنام به خط رقاع شبیه نسخ نگارش شده است.

گیرم که ز جان اخاسته شرمت ناید    یازین دل در اتوا بسته شرمت ناید

برخاسته من با غم تو از سر خود       تو با دگری نشسته شرمت ناید

عکس ۱۶. سفال مینایی، برگرفته از داستان بهرام گور و آزاده، مکان نگهداری: موزه

ج. روایات تاریخی واقعی

هالد به بازخوانی قدح بزرگ مینایی کاشان با عنوان “بشقاب صحنه نبرد” که در مجموعه فریر نگهداری می شود و به عنوان پرکارترین نوع سفال اسلامی با مضمون صحنه نبرد شناخته شده، ,Holod) ( 194 – 219 :2012 و تنها نمونه ای است که نام شخصیتهای گوناگون در حال نبرد در آن نگاشته شده، پرداخته است.

داخل بشقاب، تصاویری از یک نبرد پیچیده و سخت به همراه اسامی فاتحان نبرد دیده می شود عکس ۱۷). این بشقاب به دو دلیل یگانه است: یکی این که، صحنه داخلی آن با پیکره های متعدد، یک رویداد واقعی را در مکانی مشخص و با افرادی شناخته شده، به تصویر کشیده است و دیگر این که اندازه بزرگ قدح و تنوع بالای رنگ آن در هیچ اثر مینایی دیگری یافت نشده است. از این رویداد، مطلبی در متون تاریخی بیان نشده است اما بررسی جزء به جزء نوشتارهای روی بشقاب، هویت احتمالی منطقه ای که واقعه در آن رخ داده است یعنی خلخال در مرز میان آذربایجان و دیلم را میسر می نماید. به احتمال زیاد این داستان، فاتحان ترک را در قلعه ای در شمال غرب ایران در کوهستان مرزی طارم در حال نبرد با جلال الدین منکبرتی آخرین پادشاه خوارزمشاهی (احتمالا در سال ۶۲۵ هق.) نشان می دهد. چرا که جلال الدین در سالهای آخر عمر، درگیر جنگ های فراوانی بود که در نهایت منجر به قتل وی در سال ۶۲۸ هق. شد.

امیران ترک، نقش کلیدی در نبردهای بی پایان آن دوره و جنگ های شمال غربی ایران بازی می کردند. می توان اینطور در نظر گرفت که یکی یا همگی هشت امیری که اسامی آنها در سطح داخلی قدح ذکر شده، مخاطبان خاص این صحنه یادبود بوده اند. این اسامی عبارتند از: بیگ ارسلان یوشی، شمس الدین الیاس، بهاالدین محمد شیر باریک، مخاطره پسر لنگر، شمس الدین منکلیبه، خداوند مظفر الدوله و الدین، قطب الدین و امیر سابق الدین (عکس ۱۸ و ۱۹). این احتمال وجود دارد که این بشقاب به سفارش یکی از فاتحان این نبرد ساخته شده باشد .(۱۹۷-۱۹۶ :۲۰۱۲ ,Holod. 

عکس ۱۷. بخش داخلی بشقاب صحنه نبرد، قطر دهانه: ۴۳ سانتیمتر، مکان نگهداری: گالری فریر

عکس ۱۸. بخشی از بشقاب صحنه نبرد که روی آن نام “بیک ارسلان یوشی”، “شمس الدین الیاس” و”بهاالدین محمد شیر باریک” دیده می شود.

عکس ۱۹. بخشی از بشقاب صحنه نبرد که روی آن نام “شمس الدین منکلیبه”، “خداوند مظفرالدوله و الدین”و “مخاطره؟ پسر لنگر”، دیده می شود.

دگر بهاالدین به خلخال رفته بودی…. پسر لنگر در حق بهاالدین تا قتلی بسیار رفته بود.

اشیاء مینایی ظروفی فوق العاده زیبا، با شخصیتی خیال انگیز و منحصر به فرد هستند. تصاویر روی آثار مینایی، سرشار از هویت و تنوع سبک زندگی دوره سلجوقی، خوارزمشاهی و اوایل ایلخانی است که زیبایی آنها تنها با نگاهی گذرا به این آثار قابل درک نیست؛ چرا که جلوه این ظروف نه تنها در ظاهر، بلکه در مفاهیم درونی آنها نهفته است. گویی آثار مینایی بستری مناسب برای به تصویر در آمدن داستان ها و افسانه های کهن به ویژه شاهنامه بوده است. این اتفاق حتی قبل از آن بوده که نویسندگان و نگارگران نسخه های خطی به این کار دست بزنند. هنگامی که مغول ها بیشتر کتاب ها و کتابخانه ها را آتش زدند، احتمال زیادی وجود دارد که تصویرگران شاهنامه، همین آثار مصور سفالی را منبع الهام خود قرار داده باشند و از طراحی های سفالگران برای تزیین کتاب خود سرمشق گرفته باشند.

بازه زمانی تولید سفال مینایی، براساس کتیبه ها، سال های ۵۷۵-۶۱۶ هق. (اواخر عصر سلجوقی و سراسر دوره خوارزمشاهی) را شامل می شود. اما در صورتی که شعر فخرالدین عراقی در تصویر ۹۶ مورد توجه باشد، با توجه به اینکه عراقی در سال ۶۱۰ متولد شده، با فرض این که دوبیتی نگاشته شده بر کاسه مینایی موجود در موزه ملی ایران را در سن ۲۰ سالگی هم گفته باشد و در همان سال این شعر بر کاسه مزبور نگاشته شده باشد، مینایی تا سال ۶۳۰ هنوز در ایران رواج داشته است. با جمع بندی این تاریخ ها می توان، محدوده زمانی حدود ۶۰ سال را برای اوج تا افول مینایی تاریخ دار تعیین کرد.

نکته حائز اهمیت در این است که از میان ده اثر دارای تاریخ و رقم مینایی، تنها آثار ابوزید دارای تاریخ هستند و آثار دیگر به تنهایی دارای یکی از موارد تاریخ یا امضا هستند. بنابراین از روی رقم ها نمی توان محدوده تاریخی مینایی را بهطور دقیق معین کرد زیرا اثر شناخته شده دیگری که دارای رقم دیگر هنرمندان باشد وجود ندارد و همچنین آثار دیگر آنها که با تکنیک زرین فام ایجاد شده نیز بدون تاریخ است.

به طور کلی، ۵ شیء مینایی با رقم ابوزید تاکنون شناخته شده است. البته ۴ شیء دیگر را نیز به دلیل شباهت در نوع طراحی، قلمگیری، موضوعات انتخابی، تنوع رنگی، فرم ظروف و حتی رسم الخط می توان منسوب به ابوزید دانست. جالب اینجاست که تمامی ظروف مینایی با رقم ابوزید، کاسه هستند. با توجه به اندازه های کاسه ها در جدول ۱، مشخص می شود، قطر دهانه این کاسه ها تقریبا در یک اندازه (۲۲ -۲۱ سانتیمتر) ساخته شده است. این موضوع می تواند حاکی از آن باشد که این ظروف در یک کارگاه و توسط یک هنرمند به احتمال قریب به یقین: ابوزید – ساخته شده اند زیرا واژه “عمل” به معنای ساخت نیز در آنها به کار برده شده است. از نظر زمانی، تمامی این ظروف در سال ۵۸۲ و ۵۸۳ هق ساخته شده و اکثر آنها تاریخ محرم ۵۸۳ هق را بر خود دارند و معروف به کاسه های محرم نیز هستند. در صورت صحت تاریخ ها، محرم ۵۸۳ ه.ق پرکارترین دوره کاری ابوزید بوده است و یا اینکه در این تاریخ، ابوزید مجموعه ای سفارشی احتمالا در رابطه با محرم را سفالینه نگاری و کتیبه نگاری کرده است.

با بررسی نمونه های مورد پژوهش مشخص شد؛ تأکیدی که ابوزید بر تفکیک انجام مراحل مختلف ساخت، نقاشی، نگارش و سرایش اشعار توسط خود وی داشته را هیچ یک از صنعتگران دیگر نداشته اند. این شیوه کار نشان می دهد که احتمالا او استادی ماهر در این زمینه بوده و کارهایش را بدون نیاز به دیگر صنعتگران و یا حتی در کارگاهی اختصاصی و دور از چشم رقیبان انجام می داده است. علاوه بر این، این موضوع می تواند حامل پیامی از سوی استاد بزرگ سفال دوره میانی باشد: “ابوزید، تلاش در ثبت و ماندگاری نام خود به عنوان یک استاد بی بدیل در صنعت سفال داشته و با نگارش این کتیبه ها خواسته است جایگاه ویژه خود در این حرفه را در میان دیگر سفالگران هم عصرش در معرض دید مخاطبان خاص خود تا به امروز قرار دهد.”

مضامین درج شده روی سفال مینایی، با قلم کوفی ساده، گلدار، مورق و… نگاشته شده دومین قلم، نسخ متمایل به تعلیق است. بررسی نگارندگان نشان می دهد که مضامین مذهبی و تکرار شونده به قلم کوفی و مضامین دیگر به قلم نسخ نگاشته شده است.

مقالات تخصصی خط و کتابت

شامل مقالات تخصصی خط و کتابت ۱ و ۲

مجموعه کرونولوژی خوشنویسی ایرانی

 نوشته:دکتر حمیدرضا قلیچ خانی

این نوشته برگرفته از مقاله، مطالعه مضمونی کتیبه های سفال مینایی ایران در دوره میانی اسلامی (قسمت نهم) نوشته ملیکا یزدانی و فرهاد خسروی بیژائم می باشد.

علاقمندان و همراهان به این مطلب میتوانند بخش های بعدی را از لینک های زیر بخوانند:

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *